چشمهایت
مگـــه چشمـــات چـی چـی داره کــه دلـم آروم نــداره تــــو رو از وقتی کـــه دیـــده شب و روزش بــی قـــــراره یـــــــه چیـــــزایی تـــو نگـــاته که می لــــرزونه دلـم رو یــــــه جورایی اون دو چشمات زده آتیش هستـیم رو میکاییلممممممممممممممممممممممممم فدای اون چشمای قشنگت بشم من ؛ که یه ویروسه بدجنس اومده بود توش و عفونت کرده بود خوبیش این بود چند تا از دوستای ایرانیه ما اینجا دانشجوی چشم پزشکی هستن وقتی بهشون گفتم عمو محمد اومد خونه و دیدت و قطره آنتی بیوتیک بهت داد حالا خدا رو شکر خیلی بهتری . وااااای میکاییل از روزی که اومدیم آسمون مالزی داره...